- بیرون شو
- راه بیرون شدن مخرج محل خروج
معنی بیرون شو - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خروج بیرون رفتن، مخرج محل خروج
برون سو
راه بیرون شدن، محل خروج
برون سو، طرف بیرون چیزی، جهت خارجی چیزی
راه بیرون شدن، محل خروج
بیرون رفتن خارج گشتن مقابل اندر شدن داخل گشتن
اسهال، دفع مدفوع به صورت شل و آبکی که منجر به کم شدن آب بدن می شود، تردّد، رانش، شکم روه، زحیر، هیضه، شکم روش
طرف بیرون چیزی، جهت خارجی چیزی
راه بیرون شدن